ادبیات  پارسی
ادبیات  پارسی

ادبیات پارسی

((با سلام به وبلاگ ادیبات پارسی خوش آمدید.))

شما در این وبلاگ از انواع(دانستنی های زبان

دانستنی های ادبی،نکات املایی و جدول هاو زیر شاخه های آن می توانید استفاده کنید.

.

.

.

لطفا از مطالب دیدن فرمایید.


نقش کلمات

نهاد:

صاحب خبر است.کلمه وقتی نهاد است که امری 

یا چیزی را به آن نسبت دهند.به نهاد عبارت ساده تر انجام دهنده ی 

کار یا پذیرنده حالت است.نهاد به تنهایی یا همواره وابسته می آید نهاد 

مهم ترین گروه اسمی است.

نهاد به سه شکل در جمله می آید:

1-اسم2-ضمیر3-ضمیر حذف شده 

مثال:

علی به مدرسه رفت. 



گزاره:
خبری است که درباره ی نهاد می دهیم:
به بیانی ساده تر،غیر از نهاد،بقیه جمله گزاره است .
مثال:
علی به مدرسه رفت.


فعل:
مهم ترین قسمت گزاره است.معمولادر پایان 
جمله می آید.جمله بافعل معنی پیدا می کند.
وبیشتر در باره ی آن گفت و گو کردیم.فعل در جمله همیشه 
گروه فعلی است.


مفعول:
بخشی از گزاره ی جمله است که پس از آن بتوانیم
(را)بیفزاییم.مفعول کلمه ای است که کاربر آن واقع میشود.
مفعول یکی از گروه های اسمی است.نشانه ی مفعول باید بدون فاصله
بعد از مفعول یا وابسته های آن را بیابید.اگر(را)قبل از مفعول بیاید ممکن است
نشانه ی حرف اضافه یا فک اضافه باشد.
مثال:
شکر انعام تو هرگزنکنه شکر گزار                           چه چیزی را شکر نکند؟شکرانعام تورا


نکته 41؟
نهاد معمولا در اول جمله می آید و راه پیدا کردن آن چه چیزیی یا چه کسی+فعل است.
ادبیات به کمک ابزار ها و عوامل گوناگون پدید آمده است.


نکته42؟
روش شناخت مفعول:
در جواب چه چیزی رایا چه کسی را +فعل می آید.
مفعول می تواند به صورت گروه اسمی یا ضمیر باشد.


نکته43؟
گاهی مفعول به صورت یک جمله است.جمله هایی که بعد از گفت
بیان کرد،پرسید:(در جمله پرسشی)بیایند،مفعول هستند


نکته 44؟
فعل دارم و داشتم همیشه مفعول می خواهند.


نکته45؟
تمام جمله هایی که امروزه در نثر نوشته می شوند (را)نشانه ی مفعول است.
ولی در گدشته معانی مختلف داشته است. 

بخش اول:دانستنی های زبان (ساختمان فعل)

ساختمان فعل:

فعل از نظر ساختمان به سه دسته تقسیم می شود:

1-ساده2-پیشوندی3-مرکب



1-فعل ساده:

فعلی است که اجزای تشکیل دهنده ی آن همه فعل است

وبا هیچ بخشی غیر فعل ترکیب نشده اند.

مانند:

رفت-گرفت-شکسته بود و...



2- فعل پیشوندی:

فعلی است که در ساختمان آن پیشوند یا یک حرف ربط 

یا اضافه دبه کار رفته است.این حروف که معمولا بر سر فعل اصلی افزوده می شوند

عبارتند از:

بر-در-وا-باز-ور-فرو-فردا-پس

مانند:

برخاست و برگشت-درآمدو در گذشت و......



3-فعل مرکب:

اگر در ساختمان فعل ،اسم یا صفت به کار برود و با آن چنان ترکیب شود

که نتوان آن ها را از هم جدا کردفعل مرکب به وجود می آید.



روش شناخت:

این گونه فعل ها به این شکل است که بین دوبخش فعل مرکب نمی توان

(ی نکره-ها جمع-تر یا صفت)اضافه کرد.

ملاک تشخیص فعل های مرکب فقط در جمله است

بعضی از مهم ترین فعل های مرکب:

عرضه کرد-نگاه داشت-حاضر کرد و...



فعل کمکی معین:

به فعل هایی که به فعل اصلی افزوده می شوند تا انواع فعل ها را بسازند

فعل های کمکی می گویند.

مانند: 

است در ماضی نقلی(خورده است) و....



نکته34؟

ملاک تشخیص ساختمان فعل ،بن مضارع آن هاست.



نکته35؟

معمولا پیشوند معنای فعل را عوض می کند.

مانند:

گذشت و در گذشت و.........

گاهی معنای فعل پیشوندی با شکل ساده ی آن یکی است.

مانند:

شمردن و برشمردن و......



نکته36؟

گروه های فعلی و کنایه ها جزء فعل مرکب هستند.

بخش اول:دانستنی های زبان(افعال اسنادی و غیر اسنادی)

افعال اسنادی و غیر اسنادی:

به فعل هایی که روی دادن یا پذیرفتن حالتی را نشان می دهند

فعل اسنادی می گویند

(است-بود-شد-گشت-گردید)

و مشتقات آن ها فعل اسنادی هستند.

مانند:

نیست-نبود-خواهد بود و....



فعل هایی که انجام دادن حالتی را نشان می دهد فعل غیر اسنادی می گویند.

(همه ی فعل ها غیر از فعل های بالا)



نکته33؟

فعل های اسنادی در صورتی که به معنی زیر باشندغیر اسنادی هستند.

اگر است به معنی وجود دارد باشدغیر اسنادی است.

اگر بود به معنی وجودداشت باشد غیر اسنادی است.

اگرشد به معنی رفت باشد غیر اسنادی است.

اگر گشت به معنی جستجو کرد باشد غیر اسنادی است.

اگر گردید به معنای چرخیدن باشد غیر اسنادی است.

بخش اول:دانستنی های زبان (فعل معلوم و مجهول)

فعل معلوم:

فعلی است که نهاد آن مشخص است.پاییز برگ های درختان را زرد کرد.

پاییز نهاد است.



فعل مجهول:

فعلی است که نهاد آن مشخص نیست.وقتی نهاد مشخص نباشد

یا نخواهیم آن را بگوییم از فعل مجهول استفاده می کنیم.

در این بخش مفعول جانشین نهاد می شودونقش نهادی را می گیرد

مانند:

برگ های درختان چیده شدند.



نکته32؟

فقط فعل های گذرا به مفعول ،مجهول می شوند.



برای مجهول کردن فعل معلوم آن را به صورت صفت مفعولی

در می آوریم و به فعل های ماضی و آینده(شد)وبه فعل های مضارع(شود)

با توجه به زمان فعل اصلی می افزاییم.

مانند:

می گرفت:گرفته شد.

بخش اول:دانستنی های زبان (اجزاءجمله با توجه به فعل)

اجزاء جماله با توجه به فعل:

چون فعل هر جمله است که اجزاءآن را مشخص می کند.

بنابر این بر اساس فعل ها جمله های زبان فارسی به هشت دسته تقسیم می شوند.



1-جملات دوجزئی:

فعل هایی که برای کامل شدن فقط به نهاد نیاز دارند

مانند:

رفت-آمد و....



2-جملات سه جزئی با مسند:

جملاتی که برای کامل شدن علاوه بر نهاد به مسند هم نیاز دارند.

مانند:

هواسرد است

برای این جملات هم می توان گروه قیدی افزودولی فعل به آنها نیازی ندارد.

مانند:

هوا امشب در مشهد به دلیل بارش برف سرداست.



3-جملات سه جزئی با مفعول:

فعل علاوه بر نهاد به مفعول نیاز دارد.

مانند:

شکست-آورد-برید-اودستش را برید.سه قسمت اصلی جمله نهاد،

مفعول و فعل است ولی میتوان گروه قیدی به آن افزود.

مانند:

او دیروز دستش را باچاقو برید



4-جملات سه جزئی با متمم:

بعضی از فعل ها برای کامل شدن به متمم نیاز دارند.

معمولا این فعل هابا حرف اضافه ی مخصوصی به کار می روند.

مانند:

ترسیدن-رنجیدن-نازیدن-او از تاریکی می ترسد.

به این جملات گروه قیدی نیز افزوده می شود که قابل حذف هستند

ولی اگر متمم فعل را حذف کنیم جمله ناقص می شود.

مانند:

او معمولادر شب از تاریکی می ترسد.



5- جملات چهار جزئی با مفعول و متمم:

این فعل ها برای کامل شدن علاوه بر نهادبه مفعول و متمم نیاز دارند. 

اگر به جمله های گذرا به متمم ،مفعول افزوده شود،

جمله های گذرا به مفعول و متمم یا چهار جزئی ساخته می شود.

مانند:

آموخت-شنید-گفت-افزود و...



6-جملات چهار جزئی با مفعول و مسند:

اغلب همان جملات سه جزئی با مسند هستند که مفعول نیز به آن ها افزوده می شود.

مانند:

علی آگاه است-محمد زرنگ است و.....



7- جملات چهار جزئی با دو مفعول:

این فعل ها با دو مفعول کا مل می شوند.

مانند:

دانش آموزان کلاس را رنگ زدند.



8- جملات چهار جزئی با متمم و مسند:

کار برد چنین جمله هایی در فارسی کم است.

مانند:

دانش آموزان به سعید درس خوان می گویند.

بخش اول:دانستنی های زبان (فعل های گذرا و ناگذر)

فعل های نا گذر:

فعل هایی هستند که معنی آنها با نهاد تکمیل می شوند

وفعل جمله به بخش دیگری برای کامل شده نیازی ندارد.

مانند:

باران بارید-خورشید در آسمان آبی تا بید. 



مصدر فعل های نا گذر عبارتند از :

آمدن-افتادن-مردن و.....



فعل های گذرا:

فعل هایی هستند که برای کامل شدن علاوه بر نهادبه مفعول ،مسند یا متمم هم نیاز دارند.



انواع فعل گذرا:

گذرا به مفعول-گذرا به مسند-گذرا به متمم



1-گذرا به مفعول:

فعل هایی هستند که علا وه برنهاد به مفعول هم نیاز دارند

مصدر این فعل ها عبارتند از:

آوردن-زدن-دیدن-راندن و...



2-گذرابه مسند:

فعل های (است-بود-شد-گشت وگردید)ومشتقات آن که علاوه بر نهاد

 به مسند نیاز دارند.گذرا به مسند می گویند.



گذرا به متمم:

این نوع فعل ها علاوه بر نهاد به متمم نیاز دارند.

به این نوع متمم،اجباری یا متمم فعلی می گویند.

این فعل ها یک حرف اضافه مخصوص دارند.

مانند:

دانش آموز به نمره هایش می نازد.



روش گذرا کردن فعل های ناگذر:

اگر به بن مضارع بعضی فعل های ناگذر (اند-ایند)افزوده گردد،گذرا می شود

مانند:نشاند



نکته30؟

فعل های ناگذر وقتی گذرا می شوند به مفعول نیاز دارند.

اگر فعل های سه جزئی با متمم گذرا شوند.نیاز به مفعول و متمم دارند.

یعنی جمله چهار جزئی ساخته می شود.



نکته31؟

بعضی از فعل ها وقتی تبدیل به گذرا می شوند،نوع فعل عوض می شود.


بخش اول:دانستنی های زبان (وجه های فعل-اخباری -التزامی-امری)

وجه فعل:

فعل را ازاین جهت که خبری را به صورت مسلم و قطعی یا ناسالم 

ویا درخواست برساند به سه وجه تقسیم می کنند:



1- وجه اخباری:

انجام فعل را به صورت قطعی و مسلم نشان می دهد.

فعل های ماضی ساده،استمراری،نقلی،بعید_مستمر،

انواع مضاررع اخباری و مستمر و فعل آینده وجه اخباری هستند.



2- وجه التزامی:

انجام فعل را به صورت نامسلم و احتمال نشان می دهد.

دو فعل ماضی و مضارع التزامی،وجه التزامی دارند.



3- وجه امری:

انجام فعل را به صورت دستوری و امری نشان می دهد.

فعل امر و نهی وجه امری هستند. 


بخش اول:دانستنی های زبان (فعل ماضی)

فعل ماضی:

فعلی است که انجام کاررادر زمان گزشته نشان می دهد.

فعل ماضی با بن ماضی ساخته می شود.

انواع فعل ماضی:

1- ماضی ساده2- ماضی استمراری3- ماضی نقلی4- ماضی بعید5- ماضی التزامی6- ماضی مستمر (جاری)
شیوه ساخت انواع فعل ماضی:

ماضی ساده(مطلق):بن ماضی +شناسه



1- ماضی ساده:

این فعل در زمان گذشته یک بار انجام شده است .

مانند:

من دیروز به مدرسه دیر رفتم.

در زمان گذشته گاهی به اول ماضی ساده ((ب)) اضافه می شده است.

مانند:

برفت به جای رفت



2- ماضی استمراری:

کاری در گذشته بیشتر از یک بار انجام شده است.

مانند:

سالی دوبار به مسافرت می رفتیم.

روش ساخت ماضی استمراری:

می+بن ماضی+شناسه



3- ماضی نقلی:

کاری در زمان گذشته انجام کرفته است ولی اثر آن تا زمان حال باقی است.

مانند:

پدرم به مسافرت رفته است.

روش ساخت ماضی نقلی :

صفت مفعولی+ام-ای-است-ایم-اید-اند

گاهی علامت ماضی نقلی ازپایان فعل حذف می شود.



4- ماضی بعید؟

کاری در گذشته قبل از پایان فعل حذف می شود.

مانند:

من زمانی به مدرسه رسیدم که زنگ خورده بود.

روش ساخت ماضی بعید:

صفت مفعولی+بود+شناسه



5- ماضی التزامی:

انجام کاری را در زمان گذشته با شک،تردید،امید،آرزو نشان می دهد.

شاید دوستم به مدرسه رسیده باشد.

روش ساخت ماضی التزامی:

صفت مفعولی +باش+شناسه



6- ماضی مستمر(جاری)

انجام گرفتن دو کار را در زمان گذشته به شکل هم زمان نشان می دهد.

مانند:

داشتم به مدرسه می رفتم که پدرم را دیدم.



نکته25؟

در متن های قدیمی برای ساخت ماضی استمراری دوروش وجود دارد.

1- به جای((می))به اول آن((همی))افزوده می گشت.

مانند:

همی رفتم-همی گشت و....

2- به جای ((می)) به اول آن((ی))افزوده می گشت.

مانند:

رفتمی - خوردندی و.....



نکته 26؟

صفت مفعولی:

از بن ماضی+ه ساخته می شود.

مانند:

رفته-شکسته-خورده و..



نکته27:

((الف))بعد از صفت مفعولی در ماضی نقلی مخفف((است))

می باشد که در سوم شخص مفرد آشکار می شود.

مانند:

آن شنیدستی که در اقصای غور+(َََََ شنیده ای)



نکته28؟

ماضی التزامی تنها فعل ماضی است که شناسه سوم شخص مفرد دارد.



نکته29؟

معمولا بین دوقسمت ماضی مستمر فاصله می افتد

و نباید آنهارا دو فعل جدا به حساب آورد.


بخش اول:دانستنی های زبان (فعل امر و نهی)

فعل امر:

انجام دادن کاری را از کسی می خواهیم.

مانند:

برو-بنشین-بخواب و..



فعل نهی:

انجام ندادن کاری را از کسی می خواهیم .

به اول بن مضارع(ن - م) افزوده می شود.

مانند:

نکن-نشین-نرو و...



نکته23؟

فعل امر و نهی از بن مضارع ساخته می شود.



نکته24؟

فعل امر در نثر های قدیمی گاهی با شکل متفاوت با امروز آمده است

مانند:

می باش - می رو